جدول جو
جدول جو

معنی ابوحمو بنوزی - جستجوی لغت در جدول جو

ابوحمو بنوزی
(اَ حَمْ مو)
موسی بن ابی سعید عثمان بن یغمراسن، چهارمین تن از سلسلۀ بنوزیان. او پس از برادر خویش ابوزیان فرمانروائی تلمسان و مغرب وسطی یافت و در 707 هجری قمری خرابیهای محاصرۀطولانی مرینی ها را (698 تا 706) مرمت کرد و حصار شهررا برآورد و خندقی حفر کرد و انبارهای تلمسان را بغله بینباشت و منظور از همه این اعمال مدافعۀ کرسی حکومت در مقابل مرینی ها بود و قبائل اطراف را به اطاعت خویش درآورد و از سمت مشرق تا بجایه و قسنطینه رامسخر ساخت و از جهت غرب مرینی ها را در وجده متوقف ساخت و میتوان گفت تنها نظر ابوحمو اصلاح امور لشکری وایجاد مقاومت در مقابل حملات دشمنان بود و برای سوء ظنی که نسبت به ابوتاشفین پسر خویش داشت و گفته های سعات را راجع به او می پذیرفت عاقبت ابوتاشفین بستوه شد و بدستیاری دوستان و جمعی از سپاهیان در سال 718 پدر خویش ابوحمو را بکشت و بجای او به امارت نشست
لغت نامه دهخدا